"خود را خالصانه تقديم خداوند كن"
بنیاسرائیل را امر فرما که روغن خالص از زیتون افشرده برای روشنایی نزد تو آورند تا چراغها همواره روشن نگاه داشته شود. در خیمۀ ملاقات، بیرون حجابی که مقابل شهادت قرار دارد، هارون و پسرانش این چراغها را از شب تا صبح در حضور خداوند روشن نگاه دارند. این باید برای بنیاسرائیل، نسل اندر نسل، فریضۀ ابدی باشد.”
خروج 27:20-
چقدر مهم است كه زماني به كليسا براي پرستش و جلال خداوند مي ايم خود خالص خود را به حضور خداوند ببريم، درست است كه در زندگي خود مشكلات بسياري داريم ولي هيچ وقت فراموش نكنيم كه خداوند عيسي مسيح در تمام مراحل زندگي همراه و ياور ما است. و براي همين دليل بايد هميشه خود را خالصانه تقديم عيسي مسيح كنيم. و بگذاريم و
اجازه بدهيم كه خداوند در ما كار كند و جلال يابد .
مانند ان پسر كوچك كه فقط ٥ نآن و دو ماهي داشت. (انجيل يوحنا٦: ٨-٩) و خداوند با ان ٥ نآن و ٢ ماهي حدود٥٠٠٠ نَفَر را بركت داد.
بنابر عزيزان بيايم خود را خالصانه به خداوند تقديم كنيم تا خداوند هم خانواده ما را هم كار ما را و هم خادمان ديگر را بركت دهد.
شخصي از عيسي مسيح پرسيد: "چه كنيم تا كار پسنديده خدا را انجام داده باشيم؟"
عيسي مسيح فرمود: "كار پسنديده خدا ان است كه به فرستاده (عيسي مسيح)او ايمان اوريد.
عزيزان شما چطور ايا خواست و اراده خداوند را مي خواهيد انجام دهيد؟
https://t.me/ghiyammobarak
❤️در محبت خداوند، خود را تقويت كن❤️
"شما قصد بد براي من داشتيد، اما خدا قصد نيكو از ان داشت تا كاري كند كه مردمان بسياري زنده بمانند، چنانكه امروز شده است."( پيدايش٥٠: ٢٠)
چه داستان زيبا و پر بركتي يوسف در كتاب مقدس دَارد. پسر محبوب پدر، كه برادرانش ايشان. ا به اسماعيليان به عنوان برده مي فروشند، و اسماعيليان ايشان را به مصريان مي فروشند و در مصر مورد سختي و شكنجه قرار مي گيرد و در اخر به عنوان عزيز مصر نَفَر دوم مملكت مصر مي شود. و باعث نجات نتنها مصريان بلكه خود خانواده خود نيز مي شود. اين موضوع براي ما بايد مورد اهميت باشد، كه در زندگي مسيحي خود ممكن است كه دچار سختي ها و يا حملات فرواني از سوي دوست يا دشمن خود بشويم. اما بايد هميشه نيكوي و محبت خداوند مد نظر ما باشد. كه خداوند كنترل كننده تمام زندگي ما است. او از تمام نيازهاي ما اگاه است و مي داند كه من در كجا و به چه چيزي نياز دارم. مانند: "يوسف". خداوند از تمام نيازهاي يوسف خبر داشت و يوسف هم بر اين امر واقف بود كه خداوند او را رهانكرده است و با او است. ( اما خداوند با يوسف بود، و به وي محبت مي كرد.) (پيدايش٣١: ٢١)
بنا بر اين عزيزان به قدرت و محبت خداوند ايمان داشته باشيم و در هر حالت زندگي خود هميشه ايشان (خداوند) ايمان داشته باشيم.
"مي دانيم در حق انان كه خدا را دوست مي دارند و بر طبق اراده او فرا خوانده شده اند، همه چيز با هم براي خيريت در كار است." (روميان٨: ٢٨)
حلال و حرام
انجيل مرقس٧: ١٥
در بيشتر مذاهب اين امر حلال و حرام و جود دَارد، كه معمولا هر مذهبي براي خود يك تعريف مشخصي دَارد. به عنوان مثال، در اسلام: "هر وقت شما به يك چيز حرام دست زديد شما نجس شده ايد و بايد دست خود را آب بکشید" يا "اگر چيزي نجس را ديديد نخوريد، زيرا كه حرام است و غير قابل خوردن."
•ولي اين حرام و حلال از كجا امده است؟
اولين باري كه كلمه حلال و حرام را به وجود امد، خداوند يهوه براي قوم خود اسراييل اين قانون حلال و حرام را گذاشت. (لاويان باب ١١)
كه خداوند با مشخص كردن برنامه غذائي انها و سيستم زندگي انها چند هدف داشت.
١- خداوند مي خواست كه قوم اسراييل ان سيستم قبلي خود را كه در مصر زندگي مي كردند را كنار بگذارند.
٢- خداوند مي خواست كه إسرائيليان نصبت به ملت هاي ديگر كه خداي حقيقي( يهوه) را نمي شناختند متفاوت باشند و زندگي مقدسي داشته باشند.
٣- خداوند مي خواست كه يهوديان از سلامتي كاملا مطلوبي بر خوردار باشند. زيرا كه انها ٤٠ سال در صحرا سرگردان بودند تا به سرزمين وعده برسند. و خداوند نقشه الهي خود را از ميان قوم يهود انتخاب كرده بود.
اما عزيزان زماني كه به عهد جديد مراجعه مي كنيم و مي بينيم كه فرمان "حلال و حرام" متفاوت مي شود. زيرا كه در عهد عتيق مي بايست ظاهر شما تميز و حلال باشد ولي در عهد جديد باطن يا درون ما انسانها مي بايست تميز و حلال باشد.
و به همين منظور عيسي مسيح فرمود: "هيچ چيز بيرون از آدمي نيست كه بتواند با داخل شدن به او وي را نجس سازد، بلكه انچه از درون آدمي بيرون مي ايد وي را نجس مي سازدانچه از درون و دل انسان بيرون مي ايد: أفكار پليد، بي عفتي ي، قتل، ، طمع، بدخواهي، حيله، هرزگي، حسادت، تهمت، تكبر و خيانت. اين بديها همه از درون سرچشمه مي گيرد و آدمي را نجس مي سازد." مرقس٧: ١٥، ٢١-٢٢
✝️
درباره این سایت